کمپین حمایت از دکتر مقتدایی و کارون

عزیزان ،خوزستان برای دولت مثل گاو شیرده میمونه .چون تمام کشور با درآمد خوزستان اداره میشه.و برای اینکه همیشه بتونن بدوشنش باید استانداری مطیع از جنس خودشون بزارن .دکتر مقتدایی در مقابل این زورگویی ها ایستاد و برکنار شد.خداوند لعنتشون کنه.

چرا؟ چرا باید این کارو بکنید؟مگه ما خوزستانی ها خارجی هستیم؟ چرا باید انقدر در حق ما ظلم شه؟ چرا؟چرا؟

سلام درود بر استاندار شجاع و محبوب جناب دکتر مقتدایی.ایشان چون دلبسته پست مثل خیلی از مدیران نیستند شجاعانه عمل میکنند

متاسفانه این دولت برده ی کویر نشینهاست ،در حقیقت یزدی ها،کرمانی ها و اصفهانی ها بودند که مقتدایی را برکنار کردند تا نیت نامبارکشان برای انتقال اب کارون را عملی سازند
ایا دولت روحانی به عواقب خطرناک این قبیل اقدامات اندیشیده است؟یا نفوذ و بخشی نگری ذی نفوذان اهل کویر بر سرنوشت و عاقبت عموم مردم ایران ارجحیت دارد؟!
چرا دولت با کلنگ زنی طرح انتقال اب بهشت اباد _که فاقد ارزیابیهای جامع زیست محیطی،اجتماعی،اقتصادی،امنیتی و…است_ سبب ایجاد تنش و نارضایتی در مردم خوزستان و چهارمحال میشود؟
پیشنهاد میکنم از طریق مکاتبه با رهبر انقلاب ایشان را از این اقدام نسنجیده دولت(کلنگ زنی طرح بهشت اباد در کرمان) مطلع سازیم تا انشالله با توجه ایشان جلوی طرحهای غیرقانونی و ضدملی انتقال اب از سرشاخه های کارون گرفته شود تا به این ترتیب و با احقاق حق قانونی و شرعی مردم خوزستان و چهارمحال ارامش از دست رفته به مردم بازگردد.
مقتدایی متشکریم…

همه مردم خوزستان خواستاربازگشت دکترمقتدایی هستند…واین رابگویم چنانچه مقتدایی برنگشت خرداد۹۶رای مردم خوزستان به رغیب روحانی خواهد بود.

به نام پروردگار جان و امید
… بنی آدم عجب کوته خیال است/ اگر چه خلقتی بس بی مثال است# چه فکری داشتند این جمع مردم/ که همچون مار زهرآگین و کژدم# به هم کیشان خود در خشم بودند/ مگر بی شرم یا بی چشم بودند# خدایا ختم کن خیرت به خوبان/ که بد باشد کم و خوبان فراوان# علی بذرافکن این را کرده منظوم/ که بادش کل امرٌ خیرُ مختوم# بخش پایانی چکامه عصر عاشورای سال ۱۳۵۷ از سروده های زنده یاد: علی بذرافکن کوشکی کربالی
جناب آقای میر محمدی
استاندار محترم یزد
بادرود و احترام
دیدگاه جناب عالی: ” انتقال آب کارون به یزد / ربطی به دیگر استان ها ندارد” در خبرگزاری های مختلف درج گردید و نیاز شد با احترام و تمکین ویژه از جایگاهی که کرامت و عزت آن به یکپارچگی و کیان ایران زمین می انجامد ( سکانداری یزد- استانداری از کشور)، موارد زیر نسیمی بر جان خردورزان حاذق گردد تا بیش از این شاهد تخریب مرغزاران و زیست بوم ها به ولع حفظ سمت سیاست بازان نباشیم:
۱- با احترام ویژه به هم وطنان فلات مرکزی، نیروی کار، کاردان و کارخوان را به سوی کار برند نه کار را به سوی رفاه طلب،
توان اکولوژی، طبیعی، زیستی، توسعه اقتصادی، کشاورزی و… که به ازدیاد جمعیت منجر می شود در فلات مرکزی و مناطق کویری به درجه اشباع رسیده و با سیاست های شتاب زده و بدون الگو برداری از تجارب تاریخی زیستی این مناطق و کشورهای جهان، نمی توان آن را به سرانجام رسانید، چون فاصله سیاسی کاری با فنون منطبق بر طبیعت مشهود است و با جبر، خسران را دو چندان می سازد.
۲- تبخیر و تعرق تالاب های بین المللی شادگان، هورالعظیم، بختگان و تالاب های دیگر در جنوب غرب و غرب ایران، آستانه بارش سیکلون سودانی را پایین می آورد و بارندگی بیشتر می گردد. در عمل با برداشت هر واحدی از حقابه تالاب های مذکور به بهانه آب آشامیدنی، توسعه و… بیش از چند واحد از حجم بارش جنوب تا فلات مرکزی ایران کاسته می گردد ( نامه شماره ۱۲۷۰۱۶۸۵۰۱۰۲ تاریخ ۰۲/۱۲/۱۳۹۳، رونوشت به وزارت نیرو شماره ۷۵۰۰۴ تاریخ ۰۳/۱۲/۱۳۹۳ و سازمان آب و برق خوزستان شماره ۹۰۳۴۸/۱۱۰ تاریخ ۰۴/۱۲/۱۳۹۳- در بخش دیدگاه ببیندگان http://iann.ir/?p=12922, http://www.waternews.ir/notes/22155/ http://sedaykherameh.ir/news/show/2163 &).
به عبارتی بیش از چند برابر حجم انتقال آب بین حوضه ای، کاهش بارش رخ می دهد. مقایسه بارش های بیش از میانگین نیمه شمالی کشور در چند سال اخیر تا قبل از سال آبی ۹۵-۱۳۹۴ و بارش های کم تر از نرمال نیمه جنوبی، نمایان گر این واقعیت است (http://wrs.wrm.ir/m3/gozaresh.asp).
برای مثال رهاسازی آب در تالاب هورالعظیم در چندماه گذشته، آستانه بارشی سیکلون سودانی را تسریع کرد و بارندگی های سنگینی در استان ایلام اتفاق افتاد و تلفیق و ترکیبی از بارش های اورگرافی با سیکلون مذکور، سیلاب اخیر سرشاخه های رودخانه دز را رقم زد و به اشتباه و بدون بررسی میدانی میکرو اقلیم ها، چنین بارش هایی را فقط نتیجه تاثیر پدیده النینو پنداشته اند.
به شوند فوق و بندهای پیرامونی این هامش: همانا انتقال آب بین حوضه ای از جنوب غرب ایران به فلات مرکزی، ضرب المثل: ” آب در هاون کوبیدن است”.
۳- گرد و غبار جنوب غرب ایران که تا پایتخت این کشور نیز سرایت کرده است در سالیان اخیر با انطباق فن بر طبیعت و کاهش دخالت سیاسیون، بر درصد داخلی بودن منشا آن و ارتباط با خشکیدن تالاب ها پیوسته اضافه می گردد و این ناشی ازعدم تامین حقابه زیست بوم ها است، نه قهر طبیعت!
۴- عدم النفع برق تولیدی در سدهای بزرگ رودخانه های کارون و دز به ازای هر متر مکعب آب انتقال یافته از این حوضه به فلات مرکزی، خسارت و هزینه گزاف ملی است که متاسفانه تاکنون پنهان نگه داشته شده است. برای نمونه: یک متر مکعب آب سرشاخه های کارون در نیروگاه سدهای پنج گانه این رودخانه، بیش از دو کیلووات ساعت برق در زمان اوج مصرف تولید می کند.
۵- عدم شناخت و کاربرد ارزش واقعی آب در کشاورزی و صنایع مختلف در مناطق خشک کشور، بدین شوند است که صنایع فلزی آب بر در جانمایی و طرح آمایش سرزمین به درستی انتخاب نشده اند و توسعه آن ها در نقاط فعلی اشتباهی مخالف منافع ملی و مغرضانه است و می توان با حمایت جامع از اجرای طرح های نوین گلخانه ای ناسا همانند طرح تلفیقی سه گانه کشاورزی، طیور و آبزی پروری(ص۶- خبرنامه مهرماه ۱۳۹۴ جهاد کشاورزی استان فارس- http://fajo.ir/images/aban.pdf ) از برداشت، حیف و میل آب های استراتژیک کشور کاسته و رشد پایدار جمعیت در فلات مرکزی ایران، بدون دست یازی به منابع آبی حوضه های مجاور و ایجاد تخاصم و تفرقه بین اقوام و طوایف مرکز و حواشی رشته کوه های زاگرس، تضمین ساخت.
قابل ذکر است که ایفای نقش در اتحاد کاذب استان های به ظاهر ذی نفع برای انتقال آب بین حوضه ای، قوانین و مقررات تقسیم و سهم بندی توافقی فی مابین، برای این آب از سرآب به پایآب به ترتیب شکسته می شود و قدرت خود ویرانگری فلات مرکزی ایران را افزون خواهد ساخت، نمونه عینی آن: ” سکوت در برابر شکستن لوله انتقال آب زاینده رود به یزد- http://hamshahrionline.ir/details/202928
نگرش آتی و جامع به یکپارچگی کشور، تعمق و رعایت انصاف در پنج بند فوق را می طلبد. با عنایت به برهان خلف و اصل تناقض در ریاضیات، فلسفه و ادبیات، انتقال آب بین حوضه ای با دست آویز حمایت توسعه و رشد جمعیتی در فلات مرکزی به بهای نابودی زیست بوم ها و فروپاشی ایران زمین، خدعه ای زیرکانه یا حمقی ابلهانه است و شاهد آن در رهگیری دو بیت زیر از دفتر پنجم مثنوی مولوی:
… پند گفتن با جهول خوابناک/ تخم افکندن بود در شوره خاک# چاک حمق و جهل نپذیرد رفو/ تخم حکمت کم دهش ای پندگو
http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar4/sh86/
باری ای عزیزهمام، راهکار و گره گشایی کیان خاک پاک ایران زمین، مطالعه تاریخ ادبی این سرزمین به شوند عدم دست یازی حکمرانان گذشته است و عمل بدان، نیل خردورزانه منطبق بر خرد جمعی را سوق خواهد داد و « سرانجام بهرام گور در هفت پیکر نظامی گنجوی»را می توان بهترین درس تاریخ ادبی تمدن نهفته در قرون گذشته جست، با عنایت و غوری در دو شاه بیت این کتاب:
… همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل# چون که ایران دل زمین باشد/ دل ز تن به بود یقین باشد….
http://ganjoor.net/nezami/5ganj/7peykar/sh5/
باسپاس
موسی بذرافکن
کارشناس ارشد هیدروژئولوژی
یازدهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ خورشیدی
پیگیری احیای زیست بوم ها- صنعت گردشگری داخلی و خارجی
https://telegram.me/BazrafkanHydrogeologist
http://www.tabnakyazd.ir/fa/news/223609/واکنش-نماینده-مردم-شوش-به-سخنان-استاندار-یزد
http://yaran313.ir/ostandaryazd/
http://shooshan.ir/fa/news/33642

درود بر هرچی خوزستان دوسته و ننگ بر کسانی که مخالف رشد و پیشرفت این استان پهناوره

تبریک تبریک تبریک تبریک تبریک تبریک تبریک به همه خوزستان ها ی عزیز تیم فوتبال استقلال خوزستان قهرمان شد
جا داره یادآور بشم سال گذشته آقای مقتدایی با جدید پیگیر ارتقا سطح کیفی تیمهایی خوزستانی شد که الان ثمره شیرینش رو ما چشیدیم ، به آقای دکتر مقتدایی هم تبریک میگیم و سیمانه دست این بزرگمردی وطن پرست را میفشاریم درود درود درود درود درود درود درود درود درود به خوزستان قهرمان

سلام
درود بر مقتدایی

درود به شرفش.. من حمایت میکنم

من ازاستاندارمحبوب اقای مقیمی حمایت میکنم

اینم از حمایت های دولت امید که واقعا خوزستانیا رو نا امید کرد.پیشنهاد میکنم برای حمایت از دکتر مقتدایی مقتدر که زیر بار حرف زور هیچ جناحی نرفت و مردانه پای خوزستان ایستاد یه کانال تلگرامی درست کنید.

یا مقتدایی یا هیچ کس

درود بر دکتر مقتدایی