سریال ” این جنگ سر دراز دارد . . .” این قسمت: گاوچران های هرکول

سریال ” این جنگ سر دراز دارد . . .” به صورت کاملا اختصاصی از اروند پلاک  این قسمت: گاوچران های هرکول

دوج چلنجر، شورولت کامارو و فورد موستانگ

واسه کسایی که خودرو تنها وسیله رفت آمد نیست، واسه کسایی که با عشق، به آهن روح میدن، واسه کسایی که هر صدای ماشین، از جیغ لاستیک تا زوزه موتور واسشون مثل لالایی خوندن مادر میمونه، واسه کسایی که با ماشین مثل رفیقشون درد و دل می کنن، حرف دارم!

در ادامه سریال ” این جنگ سر دراز دارد . . .” از سرزمین آفتاب به غرب وحشی میرویم! در سرزمین آرزوها بعد از ورود کریستف کلمب جنگی روی داد که برخلاف قسمت قبل(لنسر و ایمپرزا) از سه ضلع تشکیل شده است. قدمت این جنگ را می توان همزمان با جنگهای داخلی و ایالتی آمریکا دانست. این جنگ میان سلاطین قاره دور است. جایی که دست هیچکس برای میانجیگری به آنها نمیرسد.

اصل ماجرا؛

این سه برادر ناتنی مشهور به ماسل پاور (muscle power)ها سالهاست بر سر فرمانروایی جنگ دارند. اما چرا برادر،چرا ناتنی؟؟؟ هیچ کجای دنیا ممکن نیست لقب خودروی عضلانی به گوش برسد و تصویر یکی از این سه در ذهن نقش نبندد. هرکدام از آنها از این لقب در هر کجای دنیا که پا بگذارند دفاع می کنند و اجازه عرضه اندام به رقبای دیگر را نمی دهند، و  همیشه از شهرت گاوچرانی خود و برادران خود دفاع می کنند. این از اثبات برادری آنها.

اگر، اگر روزی؛ یه جایی اثری از این سه دیدید بنشینید و نگاه کنید! غیر ممکن است این سه همدیگر را دیده و شروع به هفت تیرکشی نکنند، فقط مراقب باشید که ترکش تیرشان شما را نگیر که بد جراحتی است! این سه به خون همدیگر مجنون اند،تشنه نه! جنون!

جنون این سه در DNA آنهاست که نیز می توان با یک آزمایش ساده پی به این بیماری برد. این ژنتیک نسل به نسل و این داستان سینه به سینه منتقل شده تا فرزندان آنها نیز به آن مبتلا باشند، وچه بیماری لذت بخشی! این قتل عام هر سال و برای دهه هاست که ادامه داد. آنقدر شهره دارد که خون خواه های دیگر از نقاط مختلف دنیا را به خود جذب کند. این جا جنگ نیست، بزم است، بزم خون آشام ها!!!

از چند کیلومتری صدا و از چند سانتی متری نگاه های این سه ذات خون خوار خود را لو می دهند. صدای گاز co2 را که در حال منفجر کردن منیوفولد دود موتور هرکدام است که کیلومترها دورتر شنیده شده و خط و نشانی از جنس خون را برای برادران خود میکشد.

افسانه ای هست که می گوید چشم ها حقیقت نیت هر کس را بیان می کند، به باور من، هر کافر به این افسانه نیز با دیدن این چشم ها پشتش میلرزد و جایش را خیس! یکی با چشمانی زاغ و گرد شده که صاف درون مردمک چشمانت زل زده و با نیش خندی مرموز، با نهایت بی شرمی قصد خونت را دارد! دیگری با چشمانی نیمه باز، ولی هوشیار با نیشی تا بنا گوش باز است، قصد دارد شما را هیپنوتیزم کرده تا در خواب و بیداری شاهرگ شما را به دندان بگیرد و تا آخرین قطره خون شما را بمکد؛ اما سومی،مثل کوسه پوزه بلندی داشته و بوی شکارش را از صدها کیلومتر دورتر هم احساس میکند، بوی خون چنان مجنونش میکند که فکر نقشه شکار از یادش میرود و با دهانی باز و بیش از پانصد اسب بخار دندان به شما حمله کند! این آخری دیوانه ترین است! اینم از اثبات ناتنی بودن گاوچران های غرب!

جنگ این سه برگرفته از خوی سرکش آنهاست که از مهندسی اروپا گریخته و به سرزمین آزادی رسیده است، سرزمینی که دیگر خبری از میلیمتر و استانداردهای زیست محیطی نیست. اینجا با فوت ماشین را اندازه گرفته و با میزان دود لاستیک ها میزان آلودگش آنرا مشخص می کنند، سرزمینی بس مناسب برای جولان این گاوچران ها که حسابی آتش بسوزانند و جهانی را با آتش خود گرم کنند.

بهتر است برای موشکافی جزئیات این جنگ به بررسی خلق و خوی هرکدام از سه ضلع این جنگ بپردازیم تا ریشه مشکل اختلاف آنها را پیدا کنیم!

شورولت کامارو؛

این گاوچران یاغی، برخلاف دو دشمن دیگر روز به روز به پرورش اندام های خود پرداخته و هر روز استانداردهای عضلانی بودن را هر جور که بخواهد تعریف میکند. کشیده تر، عضلات سر شانه پخته تر، قلبی قوی تر و کفش هایی جذاب تر برای تحمل کرنش او، ترکیبی دلربا به او داده که با رنگ پوستی غیر از سفید غیر ممکن است شما رو وادار به خودکشی نکند! رنگ سفید آن فقط شما را مجنون می کند!

این گاوچران بسته به مدل انتخابی قدرتهای متفاوتی را در اختیار شما قرار میدهد. ولی مطمئنم که نشستن پشت فرمان آن هم شما راضی میکند. پرستیژ عضلات او شما را انگشت نشان در کوی و برزن میکند و همین انگشت های اشاره وسوسه ایست که مقداری دود لاستیک و CO2 وارد جو بکنید، بلکه عطش خود و اطافیان را سیراب کنید.

خط و خال این هیولا چنان زیبا و چشم نواز است که در کنار عضلات هارمونی به وجود آورده که به سختی بتوان آنرا از اهداف خرید حذف کرد. درست از وسط کاپوت با سه برآمدگی، وسط گلگیر خطی کشیده در طول اندام ها شروع شده و تا انتهای چراغ های عقب ادامه دارد. چنان از روی گلگیر عقب رد شده که برجستگی و تمرین های کامارو را بیشتر به چشم میارد؛ درست زیر ستون های عقب.

دوج چلنجر؛

اولین نکته ای که توجه شما را جلب میکند چهار چشم زاغ است که شما را سرپا قورت می دهد،قیافه همیشه طلبکارانه آن شما را دعوت به سکوت میکند تا صدایی غیر از صدای غرش اگزوز های دوقلو که خروجی یک بمب هشت سیلندر است، به گوش نرسد.

توجه این گاوچران بدنساز، به عضلات سرشانه که از انتهای درب ها شروع شده و تا انتهای صندوق عقب ادامه دارد باعث شده که وسوسه هر عشق بازی را برای عشق بازی با او را برانگیزد؛ لباس عشق را بر تنش کنند و دلهای دیگران را با بزم خود از جا کنند.

پوزه افتاده که از وسط گلگیر،درست بالای لاستیک ها شروع شده و تا بالای چراغ ها آمده قیافه یک لات با دماغی شکسته را در ذهن ها متجلی می کند. که پشت آن کاپوت برجسته مثل یک پیشانی بلند گواه دهنده اقبال بلند راننده آن در نشستن پشت فرمان آن را است.

نمیتوان از چشمان این هفت تیرکش به راحتی گذشت،تعریف را از هر نقطه شروع کنی درنهایت چشمان او نقطه پایان است. رژه چهار حلقه چشم در شب می تواند یکی از خوفناک ترین لحظاتی باشد که یک راننده میبیند. رعب و وحشت در پس چشمان، با صدای خرناس موتور خسته ولی هنوز آماده رزم او بیشتر نیز می شود. ویژگی های ظاهری این غول بی شاخ و دم باعث شده تیون آن برای سازنده دردسر درست نکند، درست مثل یک خوش هیکل خوش قیافه که هرچی بپوشه، بهش میاد.

در نهایت این هیکل خارج از عرف را موتوری ۸ سیلندر با ماکزیمم ۷۰۰ اسب بخار حمل می کند که به راحتی می تواند گشاوری تولید کند که بدنه از شاسی عقب به ماند! پس تا میتونید گاز بدید!

فورد موستانگ؛

بی شک بزرگترین قاتل زنجیره ای دنیا که نه تنها متنفر بلکه به شکل عجیبی محبوب است. طرفداران این قاتل زنجیره ای خط مشی او را سرلوحه زندگی خود کرده اند؛ بنابراین تعجبی ندارد که رد پای او را در نقاط مختلف دنیا دید.

قاتلی که پسرهای آمریکایی گاوچرانی و هفت تیر کشی را از او می آموزند، و دخترهای آمریکایی برای رام کردن پسران از آن اعتماد به نفس بعلاوه مقداری حاضر جوابی.

خطوط برآمده روی کاپوت که از سقف عبور کرده و به صندوق عقب می رسد همچون سلسله کوه های بلندی هستند که هر کسی قدرت قتح آنرا ندارد، قاتلی سریالی که خوراک عمده اش را سوپر کارها و عضلانی ها تشکیل می دهند. قلب تپنده اش کاری ندارد جز بیرون دادن چند صد اسب بخار و گشتاوری بی اندازه به لاستیک ها برای سوزاندن جگر مقتول ها و گل آلود کردن آب برای شکار سایر صیدها! این کوسه چنان عضلانی و تراش خورده است که دل پیر و جوان و زن ومرد را خود می برد.

این اسب سرکش با سر یک کوسه مانند یک جانور مرکب با تناسب اندامی همچون اسب و خوی وحشیگری و خون ریزی همچون کوسه، سرزمین های آمریکا را از یلو استون(yellow stone) تا تگزاس که مهد بی قانونی است را در نوردیده و ردپای خود را بر بلندترین قله های بدنامی و وحشیگری ثبت کرده است. پیشنهاد می کنم که در صورت مشاهده فقط از دیدن آن لذت برده و رانندگی ررا فراموش کنید.

بررسی فنی؛

کم لطفی است اگر یکی از مثلث مرگ را ضعیف تر از دیگری بخوانیم، هر سه قلب های آکنده از کینه و دشمنی دارند، آنقدر پر که توانایی برپا کردن آتشی دارند که خاموش کردنش سخت است! این تنوع مخاطب را در هر سن وسال و با هر بودجه و سلیقه را متقاعد میکند تا هر طور شده یکی از این قاتل رها را به استخدام رسمی خود در بیاورد! هر سه آنقدر قدر و قدرتمند هستند که دست شما را در پوست گردو نگذارند. اسب بخار نیز از یک اندازه به بعد فقط برای خون آشام های تیفوسی اهمیت دارد، برای مثال تفاوت ۷۰۰ و ۸۰۰ و ۹۰۰ اسب نمی تواند برای ما ملموس باشد چون هر سه گزینه شما را زیر ” سم ” های خود له و لورده میکنند و تنها چیزی که از شما باقی می گذارند خاطرات شماست!(ولی ما با۶۰-۷۰ اسب خاطراتی می سازیم که آمریکا را می سوزاند-#پراید”مزاح تلخ”)

در نهایت از لحاظ فنی همین کفایت که این سه بوفالوی آمریکایی از روز تولید دستمایه تیون کنندگان بوده اند و هستند و خواهند بود، آنقدر ظرفیت تیون دارند که با اضافه کردن یک منیوفولد ۳ فوتی که از کاپوت بیرون زده و دریچه های اضافی ورود هوا را مستقیما به موتور می رسانند صدها اسب بخار نیرو می توان از آنها گرفت.

مقایسه شورلت کامارو ، فورد موستانک و دوج چلنر در یک نگاه ؛

شورولت کامارو	فورد موستانگ	دوج چلنجر
۵۳.۰۷۰ دلار	۵۲.۳۵۰ دلار	۵۳.۷۰۰ دلار	قیمت
۱۶۵۰-۱۸۰۰	۱۶۰۰-۱۶۹۱	۱۷۴۳-۱۸۹۵	وزن(کیلوگرم)
۶.۲ لیتر ۸ سیلندر	۵.۰ لیتری۸ سیلندر	۶.۲ لیتری۸ سیلندر	موتور
۶دستی/۸ اتومات	۶دستی/۱۰ اتومات	۶دستی/۸ اتومات	گیربکس
۶۹۵	۷۰۰	۷۰۷	قدرت(اسب بخار)

این آمار حدودی بوده، زیرا آپشن و انتخاب موتور مشابه بسیار دشوار است و همچنین برای کم کردن خطا در آمار از دادن آمار بیشتر خوداری به عمل آمده که امیدوارم درک متقابل از سمت مخاطب نیز همراه باشد.

نتیجه؛

بماند که دشمنی چه فاصله ای بین این سه برادر انداخته، اما شباهت های آنها هم نشان از آن است که قصدا و عامدا، هر کدام برای مقبله با مثل با رقیب خود یک زره دفاعی را بر خود می پوشاند. مثل گیربکس های دستی و اتومات که تشابه عجیبی دارند، حجم موتورها، تعدد سیلندرها و اسب بخارها همگی به یک طرف، سیستم انتقال قدرت از موتور نیز جالب است که با وجود فضا و تکنولوژی در هر سه؛ فقط محور عقب است که گشتاور موتور را تحویل میگیرد. یعنی کار شما در آنها در امتداد قراردادن چرخ های جلو وعقب است، و چه کار طاقت فرسایی!!!

سلیقه شخصی، چوی پسند است، ولی تعارف دیگران نیز محال است رد شود!!! راستی در” این جنگ که سر دراز دارد . . . ” انتخاب شما کدام است؟؟؟

 

منتظر قسمت بعدی باشید . . .

تهیه و ترجمه : مسعود پرن 

هرگونه کپی برداری از این مقاله بدون مجوز کتبی غیر قانونی است .