آخرین تکنولوژیهای ساخت تایر
فراتر از پوسته سیاه و گرد تایرها، راز و رمزهای زیادی نهفته است. همزمان با رشد مدلهای مختلف خودرو، تایرها نیز به همین سرعت پیشرفت کردهاند و همیشه نکتهای جدید در موردشان وجود خواهد داشت.
با ما همراه باشید
بازگشت تایرهای نازک، بلندتر و باریکتر نسبت به تایرهای معمولی
بامو i3 الکتریکی/ پلاگین هیبرید برای رسیدن به یک دامنه مسافت رانندگی قابلقبول بر کمترین مقاومت غلتشی تکیه دارد و بنابراین از مدلهای پیشرو در این زمینه است. تایرهای بریجستون اکوپیا EP500 دارای نسبت ابعاد بین ۵۵ تا ۷۰ هستند تا بتوانند هر چه بیشتر از مقدار تلفات انرژی ناشی از چرخش تایر به طرف جلو بکاهند.
این فرم همچنین باعث کاهش سطح جلوی خودرو و در نتیجه نیروی دراگ آئرودینامیک میشود. در همین حال، بریجستون برای جبران اثر ابعاد کوچکتر تایرها در جریان هوا و پایداری خودرو بر روی جاده، از فشار باد بالاتر استفاده کرده است تا شرایط مناسبی برای شتاب، ترمز و کشش در پیچها ایجاد گردد.
اگر فکر میکنید بامو i3 به تنهایی چنین کار نامتعارفی را انجام داده، پس حتماً شورولت کوروت، نماد عملکرد خودروهای امریکایی را فراموش کردهاید. کوروت استینگری مجهز به پکیج Z51 از تایرهای ۲۴۵/۳۵ZR-19 در جلو و ۲۸۵/۳۰ZR-20 در عقب استفاده میکند. همچنین نسل قبلی این خودرو، یعنی کوروت گرند اسپورت نسل C6 نیز مجهز به تایرهای سایز ۲۷۵/۳۵ZR-18 و ۳۲۵/۳۰ZR-19، به ترتیب در جلو و عقب بوده است. کوروت جدید از تایرهایی استفاده میکند که نازکتر و بلندتر هستند و در همین حال، عملکرد چسبندگی جانبی و ترمز را بهبود بخشیدهاند.
همانند i3، در اینجا نیز اثر مثبتی بر مقاومت غلتشی و دراگ آئرودینامیک ایجاد شده است، ولی در کوروت، بیشترین اثر مثبت مربوط به تنظیم فضای داخلی است. تایرهای عریض موجب حجم بیشتر المانهای مکانیکی و انقباض فضای سرنشینان میشوند. تایرهای نازکتر بر روی مصرف بهینه سوخت نیز تأثیرگذار هستند؛ بنابراین در آینده حتماً از این نوع تایرها بیشتر در خودروسازان مختلف خواهیم دید.
از یک دیدگاه کاملاً تئوریک، اگر فقط عرض یک تایر افزایش یابد، هیچگونه تأثیری بر بهبود شتاب یا کشش ترمز نخواهد گذاشت.
یک تایر عریض، حتماً یک سطح تماس کوتاهتر با جاده خواهد داشت؛ چیزی که در هنگام نیاز به حداکثر چسبندگی طولی، اصلاً مناسب نیست. جیمی مکنات (Jamie McNutt)، مدیر «توسعه جایگزینی تایرها» در «بریجستون امریکاز» اشاره کرده است که سطح تماس طولانیتر و نه عریضتر، کمک بیشتری به رسیدن به حداکثر چسبندگی در هنگام ترمز میکند.
مشکل اصلی در این تئوری این است که تنها در یک شبیهسازی آزمایشگاهی میتوانید تنها یک متغیر را دستکاری کنید. این در حالی است که در دنیای واقعی، تفاوت در یکی از جزئیات موجب تغییرات در متغیرهای دیگر میشود. به عنوان مثال، عریضتر کردن یک تایر با حفظ نسبت ابعاد میتواند موجب ایجاد دیواره تایر بلندتر شود.
عرض بیشتر تایرها میتواند موجب افزایش چسبندگی در پیچها شود.
البته باز هم باید در اینجا اشاره کرده که مهندسان تایرها همیشه با متغیرهای زیادی سر و کار دارند. به عنوان مثال، همانطور که در قبل نیز اشاره شد، کوروت مدرن از تایرهای نازکتر نسبت به مدل قبلی استفاده میکند، ولی در همین حال میزان چسبندگی جانبی را با استفاده از یک ترکیب چسبندهتر بالا برده است. به منظور افزایش کشش در تمام جهات، مهندسان توسعه تایرها به دنبال یک توزیع فشار یکنواخت در سطح تماس هستند.
تولید الکتریسیته ساکن از جمله نگرانیهای قدیمی در این زمینه است که دوباره تایرهای امروزی را تهدید میکند.
وقتی یک وسیله نقلیه به شکلی مناسب با زمین تماس نداشته باشد، در هنگام سوختگیری و همینطور خروج سرنشینان از داخل آن، با مشکلاتی همراه خواهد بود. ترکیبات تایرهای مدرن رسانایی کمتری پیدا کردهاند و این موضوع به این دلیل است که سازندگان با کاهش کربن سیاه در ترکیبات لاستیک، به دنبال کاهش وزن و مقاومت غلتشی هستند.
همانند خودروسازان، تایرسازان نیز سخت در تلاشند تا وزن محصولاتشان را کاهش دهند.
بریجستون به منظور کاهش وزن تایرهای جدید با مقاومت غلتشی پایین خود با عنوان «اکوپیا EP422 پلاس» از یک فرمولاسیون جدید برای فولاد تقویتی تایرها استفاده کرده است. در اینجا، هدف کاهش میزان فولاد تقویتی بوده که در نهایت بدون از دست رفتن قابلیتهای موردنیاز برای مقابله با شرایط محیطی مختلفی مانند چالهها، شکستگیهای سطح جاده و دیگر مشکلات مسیرها، موجب کاهش وزن تایر شده است. در میشلن، مهندسان بیشتر تمرکزشان را بر روی کاستن از وزن لایه رویه تایر یا آجها گذاشتهاند؛ موضوعی که تأثیر بسیار زیادی نیز بر روی کاهش اینرسی تایر و چرخ خواهد داشت. یکی از رویکردها در این زمینه استفاده از عمق کمتر آجها در کنار کاربرد ترکیبات با دوام بالا برای حفظ طول عمر تایر است.
در یک تایر معمولی، بیش از ۲۰۰ ماده مختلف به کار رفته است.
شاید در مورد نوارهای فولادی و لایههای شبیه به «کولار» شنیده باشید و احتمالاً هم بدانید که لایه آجها نیز از جنس لاستیک است. ولی آیا میدانستید که لاستیک بهتنهایی دارای برخی فلزات مانند کبالت و تیتانیوم در خود است تا بتواند به خمش ماده ترکیبی تایر با نوارهای فولادی کمک کند؟ همچنین یوکوهاما از روغن مرکبات (citrus oil) در برخی از تایرها به منظور کنترل ویسکوزیته آجها در درجه حرارتهای مختلف استفاده میکند.